بعد از پایان یک رابطه عاطفی چه کنیم؟
اگر یک شکست عاطفی را تجربه کرده اید، فکر میکنید که زندگیتان تغییر کرده است، این شکست ابعاد مختلف زندگی شما را تحت الشعاع قرار داده است، جسمتان مریض میشود یا خوابتان به هم میریزد، وضعیت اشتهایتان تغییر میکند و یا کم انرژی میشوید و یا بشدت احساس افسردگی می کنید، اغلب آدمها میگویند "من هر کاری میکنم نمیتونم فراموشش کنم، میخوام ولی نمیتونم"، وقتی کسی به شما خیانت میکند و یا ترکتان میکند یکی از احساساتی که در روانتان تجربه میکنید حس "طرد شدن" هست و این عدم امنیت از زمان نوزادی با ما بوده است، و این طردشدگیها یک فلش بک هست نسبت به عدم امنیت در جهان، وقتی شما روی خودتان کار نکرده باشید تصورتان این است که دنیا جای امنی برای زندگی نیست ولی وقتی روی خودتان کار کنید خودتان به این درک میرسید که دنیا جای بسیار امنی است، وقتی این را فهم کنید آنوقت فراموش کردن برایتان خیلی راحت تر میشود.
یک نقطه با رنگ قرمز روی کاغذ بگذارید، از همان نقطه یک دایره بکشید که باز برگردد به همان نقطه، حالا یک دایره دارید که یک نقطه قرمز دارد این دایره جریان زندگی شماست و آن نقطه قرمز نقطه عطفی در جریان زندگی شماست! آن نقطه نشان دهنده پایان یک جریان و دقیقا همان نقطه آغازِ جریان جدید در زندگی شماست، یعنی دقیقا همونجایی از زندگی شما که همه چیز تمام شده نقطه شروع یک جریان جدید برای زندگی شماست، یاد بگیرید که این موضوع را به رسمیت بشناسید؛ برای همین دلیل است که میگوییم بروید در دل دردهایتان و از آن طلا بیرون بیاورید؛ و احساس خوشبختی به معنای حقیقی و رضایت به معنای حقیقی را تجربه کنید.
گاهی ما زندگی را یکسال، دو سال، پنج سال در همان نقطه عطف متوقف میکنیم ولی اگر اجازه بدهیم این نقطه عطف کمکمان کند و کاری برایمان کند تا زندگی ما دوباره در جریان بیوفتد و این به جریان افتادن "شروع های جدید، موقعیتهای جدید، فرصتهای جدید" را به زندگیتان می آورد با این تفاوت که این جریان دیگر مثل جریان قبلیتان نیست!!!
وقتی ادم طرد میشود و یا خیانت میبیند از "داخل فرومیریزد" دیگر احساس ارزشمندی ندارد، عزت نفسش تخریب میشود، درونا به این احساس میرسد که اگر "من ادم ارزشمندی بودم به من خیانت نمیشد، طرد نمیشدم"، معمولا شروع می کنیم با یکسری افکار به خودمان آسیب میزنیم، بعضی از ما خودمان را لعنت میکنیم و میگوییم "کاش اینکار رانمیکردم، آنجا آن حرف را نمیزدم"، اما این تفکر که "من ادم ارزشمندی نبودم" از یک زاویه درست و از یک زاویه دیگر کاملا غلط است، درسته است چون شاید در گذشته یک عزت نفس سالم نداشتید؛ غلط هست چون شما یک انسانید و خیلی خیلی ارزشمندید فقط گمش کردید و در اعماق درونتان دفنش کردید و رویش خاک ریختید و حالا کار تو این است "خاکها را کنار بزنید و آن ارزشها را دوباره پیدا کنید"!!!
سوده هروی
✅اگر میخواهید اطلاعات بیشتری در این باره داشته باشید، ما به شما :
🔺دوره جذابیت درونی
🔺دوره عزت نفس تا اعتماد به نفس
🔺دوره از جدایی تا تعالی
را پیشنهاد میکنیم.