هیچ اپراتوری آنلاین نیست. در حال حاضر با استفاده از صفحه تماس با ما می توانید سوالات خود را مطرح کنید.
    سبد خرید خالی است.
    مقالات

    چرا جذب روابط اشتباهی می شویم؟

    💙این مطلب برای کسانی نوشته شده که عشق را در زندگی خود تجربه نکرده اند یا یکبار توسط شریک عاطفی خود آسیب دیده اند و میخواهند که بتوانند قدرت شان را در روابط عاطفی، به خود برگردانند. در این جا نگاهی داریم به اینکه اصلا چرا ما وارد روابطی میشویم که آسیب بخوریم و دلایل آن را با هم بررسی خواهیم کرد. 

    🔶1- شما این شرطی شدگی را در ذهن خود دارید که  عشق در خارج از خودتان است!

    حتما به شما هم مثل من، از کودکی این مفهوم القا شده است که یک عشق واقعی روزی توسط یک شریک احساسی به شما داده خواهد شد. حتی در رمان ها و فیلم های رمانتیک (برای فروش بیشتر) از موضوع نیمه گمشده استفاده شده است و هیچ گاه به عنوان یک کودک به ما آموزش داده نشده که چطور یک ارتباط سالم داشته باشیم؟ چطور با احساسات درون خود، مواجه شویم؟چطور از زخم ها و آسیب های مان صحبت کنیم؟ مدیریت کردن هیچ کدام از اینها به ما اموزش داده نشده است. ما نفهمیدیم که چطور یک ارتباط هشیارانه برقرار کنیم، یا چطور برای چیزی که نیاز داریم درخواست بکنیم؟ یا چطور حد و مرز های سالمی برای خود داشته باشیم؟ به ما گفته نشده که عاشقانه ترین کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که صادقانه درباره خود صحبت کنیم و خودمان را در اولویت قرار دهیم!!!
     در واقع این به شما گفته شده که این خودخواهی هست که اول به فکر نیاز های خودتان باشید و باید همیشه نیاز های دیگران را مقدم بر خواسته های خودتان بدانید. هر وقت که خواستید از خودتان صحبت کنید خفه شدید و اینطور فهمیدید که اگر صادقانه درباره خودتان، احساسات تان، نیاز های تان و ... صحبت کنید، دچار دردسر می شوید و در درون، به خاطر دروغ هایی که درباره خودتان گفتید، خجالت کشیدید. 
    در مدرسه فهمیدید که دسته بندی درست / غلط و خوب / بد وجود دارد و اگر شما چیزی را به درستی نفهمید، حتما مشکلی در شما وجود دارد و شما در گروه بد ها هستید، پس دیگر مهم نبود که شما چه توانایی های دیگری دارید، چون به شما گفته شده بود که هیچوقت نمیتوانید به اندازه کافی خوب باشید! درباره عشق هم به شما گفته شده بود که برای اینکه بتوانید عشق کسی را دریافت کنید، باید شیوه ی رفتاری خاصی داشته باشید و اگر رفتار شما خارج از ان باشد پس شما ارزش دوست داشته شدن را ندارید. 

    🔶2- شما همواره در جستجوی عشق تان و تایید گرفتن از او بودید.

    از وقتی که این باور ها مثل سیمانی به ذهن بی گناه شما چسبید، شما شروع کردید به جستجوی عشق و تایید گرفتن از دیگران و همین باور ها بودند که تعاریفی برای  (مرد ایده آل) و (زن عالی) را ساختند و شما همیشه به دنبال این بودید که این القاب را کسب کنید و قبل از عنوان خودتان، آن القاب را بیاورید، دیگر خودتان را به طور کامل بی ارزش پنداشتید. خودتان را در قالبی فرو بردید که دیگران را خوشحال میکند و به طور کامل خودتان را گم کردید، از ترسِ اینکه خود واقعی شما توسط دیگران رها شود و یا دوست داشتنی به نظر نرسد.
    و ما ادم ها این کار ها را بار ها و بار ها در تمام روابط و ابعاد مختلف زندگیمان انجام دادیم و بعد متعجب بودیم از اینکه ( چرا من خوشحال نیستم؟ چرا من احساس دوست داشتنی بودن ندارم ؟ پس حتما باید کسی را پیدا کنم که عاشق من باشد تا من بفهمم که دوست داشتنی هستم)  .... اما کسی که در تمام این مدت نیاز داشتید که عاشق شما باشد، خودتان بودید!

    🔶3- حتما همیشه در این فکر بودید که نیاز به وجود فرد دیگری هست!
    بخاطر شرطی شدگی  هایی که گفتیم، این تصور در شما ایجاد شد که اگر نیمه گمشده تان را پیدا کنید، در آن صورت شما احساس کامل بودن خواهید داشت. چیزی که هیچوقت به آن فکر نکردید این بوده که احساس کامل نبودن و ناقص بودن تان، و  باور  به  کامل شدن تان با چیزی بیرون از شما، شما را به سمت روابط ناسالم و پر از وابستگی سوق خواهد داد. شمایی که در طول زندگی تان هزاران بار خودتان را گم کردید، پس این طبیعی ست که حالا دیگر نمی دانید که چطور باید در یک رابطه، خودتان رو گم نکنید.  شاید برایتان پیش آمده که ترک شدید و احساس گیجی و ویرانی داشتید. متعجب شدید که چرا همچین اتفاقی افتاده و شما جذب آدم اشتباهی شدید؟ و از خودتان سوال کردید که بالاخره شما هم میتوانید یک رابطه عاشقانه و سالم داشته باشید یا خیر؟
    حتما هم در روابط تان در ارتباط با افرادی بودید که ظرفیت این را نداشتند که واقعا عاشق شما باشند و ارزش و احترام زیادی برای شما قائل باشند و شما را به چشم یک موجود شگفت انگیز (همان طوری که واقعا هستید) ببینند. شما حتما جذب افرادی شدید که به شما آسیب زدند، از شما سو استفاده کردند، شما را نادیده گرفتند، شما را طرد کردند، شما را رها کردند، به شما خیانت کردند، شما را مورد بی احترامی قرار دادند و به شما دروغ گفتند.

    🔶4- همیشه در روابط تان تا حد زیادی از خودتان مایه گذاشتید!

    شما همیشه میزان خیلی زیادی از خودتان را صرف روابط تان کردید، برای طرف مقابل تان حامی بودید، به او عشق دادید، از او مراقبت کردید، حتی از خواسته و نیاز های خودتان گذشتید و تمام تلاش تان را کردید تا چیزهایی که او میخواهد به او بدهید اما با این اوصاف، دادن این همه خدمات از سمت شما، برای شاد کردن او کافی نبود و در نهایت شما با احساس سو استفاده و یا خیانت دیدن ترک شدید. بعد از چنین تجربه هایی، شاید شما دانسته یا ندانسته نسبت به جنس مخالف تان تلخ و سرد شده باشید و دیگر صرف نظر کردید از اینکه ببینید هنوز هم افرادی نجیب، مهربان و سالم وجود دارند. کسانی که بخواهند با شما در ارتباط باشند، شما را حمایت کنند، مشتاق شما باشند و شما را همان طوری که هستید دوست داشته باشند.
    باید به شما بگویم که اری، همچین افرادی همچنان وجود دارند. 
    شاید هم شما همچین افرادی را دیده باشید اما علاقه ای نداشتید که به سمت آن ها بروید، همان کسانی که واقعا عاشق شما هستند، با شما مثل یک فرد ارزشمند رفتار میکنند و شاید هم به سمت آن ها رفتید اما با خراب کاری هایی که کردید رابطه تان تمام شده. 
    درباره کسانی که در اغاز خیلی عاشق به نظر میرسند چطور؟ کسانی که حرف های خیلی خوبی میزنند، خیلی هم خوب به نظر میرسند، اما یک روز ناگهانی نسبت به شما تغییر رویه داده و از زندگی شما محو می شوند و یا ضربه ای به شما میزنند که فکرش را هم نمیکردید، انگار تمام چیز هایی که روز اول به شما گفتند فقط یک دروغ بزرگ بوده و شما احساس میکنید که یک احمق واقعی بودید،. پس شما چطور میتوانید دوباره به گفته های یک فرد دیگر اعتماد کنید؟

    🔶5-حتما تعجب میکنید از اینکه چرا سزاوار همچین رفتاری بودید

    معمولا بعد از چنین تجربه هایی شما  تا مدت ها نمیتوانید به درستی بفهمید که چرا این اتفاق برای شما افتاد. با خودتان فکر میکنید من که خوب بودم، مهربان و نجیب بودم و  فقط و فقط به او خدمات میدادم و اصلا نمی توانید بفهمید و تصور کنید که چه کاری کرده اید که همچین رفتاری را از او دیدید؟ پس شما قلب تان را در آسیتن تان میگذارید (دیگر عاشق نمی شوید) چون بعد از آن ضربه ی اول به درستی درمان نشدید و بار ها و بار ها همین زخم را تجربه کردید. 
    شما الان اینجایید در حالی که بار ها و بار ها به شما ضربه زده اند، شاید هم فکر کردید که دیگر عشق را فراموش کنید و تنها بمانید چون تنها ماندن راحت تر است. دریچه قلب تان را بسته اید و به خودتان گفتید که دیگر به هیچکس اجازه نمیدهم به من آسیب بزند.
    مشکل این کار، اینجاست که شما با این راه، دریچه قلب تان را نه فقط به روی دیگران، بلکه به روی عشق خودتان هم می بندید. شما خودتان را خفه میکنید که دیگر دردی را تجربه نکنید.  فقط سعی میکنید که خودتان را همواره مشغول نگه دارید، روی شغل تان متمرکز شوید، قوی و مستقل باشید و زندگیتون را فقط خودتان جالب کنید تا یک روز ، هنگامی که زمان درستش برسد، فکر میکنید که نیمه روحی شما به زندگیتان خواهد امد!

    🔶6-ممکن است که شما بار ها احساس خلا و تنهایی کنید

    اصلا مهم نیست که چقدر خودتان را مشغول و سرگرم کنید اما همچنان جای یک چیزی در درون شما خالیست. شب ها قبل از اینکه به تخت خواب بروید احساس خلا ای در درون تان دارید. به خودتان شک میکنید و به تصمیماتی که گرفتید فکر میکنید و این به این دلیل هست که شما احساس میکنید یک نقص و کامل نبودنی در روح شما وجود دارد(روحتا ن کامل نیست) ... از خود میپرسید من این همه کار را برای چه دارم انجام میدهم؟
    در واقع تمام آن مشغله ها یک تاکتیک پیشگیری هستند، برای جلوگیری از اینکه این حس خلا را داشته باشید و متوجه احساس دوست نداشتنی بودن تان نشوید.
    سعی میکنید تمام این خلا ها را با این مشغله های تان پر کنید تا کسی بیاید و او این ها را پر کند اما باید به شما بگویم که در حالی که تمام ترس ها و درد های شما هنوز در درون تان وجود دارد، هیچوقت زمانی نخواهد رسید که همچین ملاقاتی با همچین کسی داشته باشید!!!
    دلیل اینکه الان هم اینجا هستید همین است که شما میخواهید برای ملاقات با کسی که منتظرش هستید اماده شوید اما این احساس نا کامل بودن، باعث میشود که شما تاثیر خوبی روی فرد دیگری نداشته باشید. این به این دلیل است که شما عمیقا عشق به خودتان را تجربه نکرده اید. آن بخشی از قلب شما که احساس میکنید تکه ای از آن خالیست، آن تکه دقیقا در درون خود شماست. آن تکه خالی فقط در دست خودتان است و خودتان هستید که باید ان تکه ی مدفون شده را از غل و زنجیر در بیاورید و سر جای خودش بگذارید و شروع کنید به عاشق شدن، عاشق خودتان!
    🔴این مطلب درباره این نیست که چطور برای یک فرد دیگر آماده شوید🔴
    این برای این هست که بدانید باید در درون تان، خودتان نفر اول باشید، برای این هست که به شما و روح شما کمک شود که بفهمید شما خودتان به تنهایی کامل هستید. شما یک نیمه ی ناقص نیستید که به نیمه ی دیگری برای کامل شدن نیاز داشته باشید. بنابراین شما دیگر نا خوداگاه به دنبال ملاقات با کسی نخواهید بود که نیاز به عشق و تایید شدن را در شما اغنا کند، بلکه این بار  شما به طور خوداگاه کسی را انتخاب خواهید کرد که بتواند عشق و رضایت درونی که هم اکنون در شما موج میزند، ارتقا بخشد.
    ❣️( عشقی که تو به دنبال آن هستی، بیرون از تو نیست، بلکه آن عشق با تک تک تار و پود روح خودت گره خورده.)❣️

    نویسنده:(EJ love (Emmajane               مترجم : الناز نادریان

    ✅اگر این موضوع دغدغه ی شماست، ما دوره ی از جدایی تا تعالی را به شما پیشنهاد می کنیم.✅


    آخرین مقالات


    ارسال نظر
    captcha
    captcha
    پشتیبانی