چرا دیگران مرا ترک می‌کنند؟

سلام خانم هروی جان.من یکسال و نیم هست که دارم روی خودم کار میکنم ، از مواجه شدن با خودم میترسیدم، فرزند ناخواسته بودم و همیشه فکر میکردم باید کاری کنم تا دوست داشتنی باشم و تایید بگیرم به خصوص از مادرم ، همه برای من اولویت داشتند جز خودم، پدر و برادرم معتاد بودند، پدرم خیلی فریاد میکشید، مادرم سرکار میرفت و من همیشه خیلی تنها بودم ، از ازدواج میترسیدم، شبیه مرد ها بزرگ شده بودم سال ها روابط بی هدفی داشتم و شکست پشت شکست رو تجربه میکردم، از آموزش دیدن بیزار بودم، پدرم رو مقصر میدونستم و نفرینش میکردم، با همه جنگ داشتم ، دوستانم ازم فراری بودم، خستگی مزمن و خواب بی کیفیت داشتم، از خدا گله مند بودم چون احساس لیاقت و ارزشمندی نداشتم به خودم میگفتم کسی منو برای ازدواج انتخاب نمیکنه، فکر میکردم شایسته رابطه خوب نیستم و از هر رابطه به رابطه بعدی میرفتم، خودم رو نادیده میگرفتم و احساساتم رو سرکوب میکردم در بدترین شرایط روحی که مثل یک مرده بودم با کانال آشنا شدم، منی که عمری از اموزش فراری بودم، با سرعت دوره ها رو تهیه کردم چون حس میکردم آخر خط هستم با جذابیت درونی اقتدار پیدا کردم و رابطه ناسالمم رو تموم کردم، شروع کردم به تغییرات اساسی، هرروز به طور جدی تمرین میکردم، مدارم تغییر کرد، طلسم های روانی زیادی پیدا کردم، به خودم توجه کردم، از ترس هام عبور کردم و به آرامش و شادی عمیق و احساس رضایت درونی رسیدم، با خودم و خداوند آشتی کردم، پدر و مادرم رو بخشیدم و دوستانی به زندگیم اومدن که بسیار بهم احترام میگذارند اوضاع کاری من خیلی خوب شد، مشتری های من خیلی بیشتر شد و طلسم های مالیم رو دیدم اقایی که ترکم کرده بود برگشت و خواست که من رو ببینه ولی من مخالفت کردم و بهم گفت که الان حسرت میخورم که از دستت دادم طلسم های خودم و عقده ها و کامپلکس هام رو دیدم و به ارتعاشاتم آگاه شدم و رفتار اطرافیانم باهام تغییر کرد، یاد گرفتم هدف داشته باشم و براشون بجنگم با دیدن طلسم اضافه وزنم، چندین کیلو وزن کم کردم با کار کردن روی سایه ها روابطم دگرگون شد، الان همه از من مشورت میخوان، روابط مسمومم رو تموم کرد، اطرافم پر از چراغ سبز شد، دوره جزیره گنج برای من معجزه کرد و رابطه خیلی خوبی با خدا برقرار کردم وارد چالش چهارماهه شدم، اوایل جدی نگرفتم، باورم نمیشد برای من هم بشه، دوستی که با دعوا ازم جدا شده بود بهم پیام داد و ابراز دلتنگی کرد و آقایی رو برای ازدواج بهم معرفی کرد رابطه من و این اقا شبیه هیچ کدوم از روابط قبلی من نیست، اون اقا احترام خیلی زیادی بهم میگذاره، برای من وقت میگذاره و بهم محبت میکنه و من هیجان زده شدم از این همه تغییر در خودم و نتیجه اش در بیرونم، این اقا ویژگی هایی رو که من در خودم پرورش دادم داره و من همچنان دارم در این مسیر حرکتم رو ادامه میدم، دوره ها رو بار ها مرور کردم و تمرینات رو انجام میدم تلاش من چندین برابر شده، یاد گرفتم گره هام رو باز کنم.خییییلی ممنونم خانم هروی جان