هیچ اپراتوری آنلاین نیست. در حال حاضر با استفاده از صفحه تماس با ما می توانید سوالات خود را مطرح کنید.
    سبد خرید خالی است.
    ارسال نظر
    captcha
    اخرین نظرات
    ساناز رسولی 5 مهر 99
    سلام خانم هروی من دختری ۲۷ ساله هستم ک سه سال ازدواج کردم من ارتباطم با همسرم بسیار خوب بوده و همه ی خصوصیات رفتاری ک دوست دارم رو دارن ولی تنها مسئلم با خانواده همسرم بود ،همسرم مادری دارن ک فوق العاده وابسته بهشون ولی همسرم با این ک یک فرد مستقلی هستن ناراحتی بقیه براشون حیلی اهمیت داره طوری ک خیلی خودشون رو درگیر میکنن و استرس منو بیشتر میکردن ،در دوره نامزدی فوق العاده از سوی مادرشون خیلی اذیت شده بودم طوری ک خیلی بحث و جدال و توهین تمام افراد خانوادشون بهم کردن حتی بیماری هم گرفته بودم من از طریق شخصی وارد این کانال شدم و دستاوردای افراد رو توجه کردم خیلی ارامش گرفتم حتی صوتایی ک گذاشتین برامون طوری ک با همین صوتا تونستم دلیل این همه مسائلم رو متوجه شم و بدون خریدن پکیج ها همه چی برام حل شه و متوجه شدم مشکل از درونم بود من خیلی زود عصبی میشدم یا خیلی زودرنج بودم وب رفتارشون انقدر اهمیت میدادم ک همش فکر میکردم نکنه باز اینطور مسائل برام پیش بیاد ک واقعا پیش میومد ولی فعلا از این موضوعا نیست چون الان اهمیت نمیدم،و حتی یکی از خواهر شوهرام ک با همسرشون مشکل داشتن و ایشون رو از منزل بیرون کردن من این صوتای شما رو براشون فرستادم و حتی بین بقیه خواهرا پخش شده ک الان همشون بامن ارتباط صمیمی گرفتیم طوری ک یکیشان پکیج شما رو خریدن و وقتی پیش هم هستیم همش بحثامون شدن حرفای شما و راحت عیبای همدیگرو میگیم ک راحت حلشون کنیم واقعا ازتون ممنونم بابت این همه لطفی ک در حق همه ی ما زندگی سالمی ها کردین
    پاسخ
    -0
    انصراف

    ساناز رسولی 5 مهر 99
    سلام خانم هروی من دختری ۲۷ ساله هستم ک سه سال ازدواج کردم من ارتباطم با همسرم بسیار خوب بوده و همه ی خصوصیات رفتاری ک دوست دارم رو دارن ولی تنها مسئلم با خانواده همسرم بود ،همسرم مادری دارن ک فوق العاده وابسته بهشون ولی همسرم با این ک یک فرد مستقلی هستن ناراحتی بقیه براشون حیلی اهمیت داره طوری ک خیلی خودشون رو درگیر میکنن و استرس منو بیشتر میکردن ،در دوره نامزدی فوق العاده از سوی مادرشون خیلی اذیت شده بودم طوری ک خیلی بحث و جدال و توهین تمام افراد خانوادشون بهم کردن حتی بیماری هم گرفته بودم من از طریق شخصی وارد این کانال شدم و دستاوردای افراد رو توجه کردم خیلی ارامش گرفتم حتی صوتایی ک گذاشتین برامون طوری ک با همین صوتا تونستم دلیل این همه مسائلم رو متوجه شم و بدون خریدن پکیج ها همه چی برام حل شه و متوجه شدم مشکل از درونم بود من خیلی زود عصبی میشدم یا خیلی زودرنج بودم وب رفتارشون انقدر اهمیت میدادم ک همش فکر میکردم نکنه باز اینطور مسائل برام پیش بیاد ک واقعا پیش میومد ولی فعلا از این موضوعا نیست چون الان اهمیت نمیدم،و حتی یکی از خواهر شوهرام ک با همسرشون مشکل داشتن و ایشون رو از منزل بیرون کردن من این صوتای شما رو براشون فرستادم و حتی بین بقیه خواهرا پخش شده ک الان همشون بامن ارتباط صمیمی گرفتیم طوری ک یکیشان پکیج شما رو خریدن و وقتی پیش هم هستیم همش بحثامون شدن حرفای شما و راحت عیبای همدیگرو میگیم ک راحت حلشون کنیم واقعا ازتون ممنونم بابت این همه لطفی ک در حق همه ی ما زندگی سالمی ها کردین
    پاسخ
    -1
    انصراف

    27 مرداد 99
    سلام سوده جان من بخاطر فرار از تنهایی وارد رابطه با آقایی شدم که 10 سال از من بزرگتر هستند و مطلقه بودند ولی من فقط چون برادرم ازدواج کرده بود و من مجرد بودم وارد رابطه شدم، این اقا برای من جذابیت داشت ولی من با اینکه خوشگل و خوش هیکل بودم این اقا میگفت نه و من عزت نفس سالمی نداشتم و شیفته ی اون ادم شدم و خودمو فراموش کردم و در نهایت از این اقا خواستم به خواستگاری من بیاد و بهشون پیشنهاد ازدواج دادم، این اقا به خواستگاری من اومد اما من چون خودم رو دوست نداشتم، داشته هام رو نمیدیدم، بازتابش رو در این اقا میدیدم، اومدن این ادم به زندگی من باعث تحولات عظیمی شد من از ازدواج میترسیدم ولی بخاطر لجبازی با خانواده ادامه میدادم، متوجه شدم این اقا اعتیاد داره و گذاشتمش کنار و مورد سرزنش خانواده قرار گرفتم چون قبلا هم عاشق کسی شده بودم ولی بخاطر سن کم پدرم مانع ازدواج ما شد با دوره از جدایی تا تعالی فهمیدم تجربه عشق اولم که به جدایی کشید طردشدگی عظیمی به من داده بود، من میگفتم احساسم رو در خودم میشکم و دیگه با قلب وارد رابطه نمیشم و همینطور هم شد و روابط کوتاه مدت زیادی داشتم وقتی برادرم با عشق اولش ازدواج کرد، من انقدر حالم بد شد و احساس بدبختی و طردشدگی و اوارگی داشتم که غش کردم و دیگه نمیتونم وارد هیچ مراسم عقد و عروسی ای بشم چون حالم بد میشد و پدرم رو مقصر میدونستم، کامپلکس ها و ترس های زیادی داشتم وقتی اون اقا رو کنار گذاشتم بدبختی های من شروع شد، مریض شدم، هرروز وزن کم میکردم، نمیتونستم غذا بخورم، بی وقفه کار میکردم ولی حقوق مناسبی هم نداشتم، دائم فکر اون ادم در سرم بود و چک میکردمش با دوره جذابیت درونی به خودم اومدم و خودم رو جمع کردم و خیلی خوب روی خودم کار کردم، انقدر خوب که این اقا برگشت ، ترس از تنهایی باعث شد دوباره سمت این ادم برم چون عزت نفس سالمی نداشتم و این اقا بهانه های مختلفی از من میگرفت من با ترس هام مواجه شدم، با اینکه 30سالم بود پدرم چون از رانندگی خانم ها ترس داشت به من اجازه رانندگی نمیداد ولی من وارد دل ترسم شد و گواهینامه گرفتم من مدام خودم رو با همسر سابق اون اقا مقایسه میکردم و میخواستم خودم رو شبیه اون کنم ، همسر اون اقا برای من مثل یک بت شده بود و من مرتب با اون اقا دعوا و تنش داشتم، حضور این اقا توی زندگیم باعث شده بود من روی خودم کار کنم و من رو به اصل خودم وصل کرد من با کار کردن خیلی سفت و سخت روی عزت نفس خودم رسیدم به جایی که اصلا دیگه ترس از دست دادن نداشتم ، من ارتباطم رو با اون اقا قطع کرده بودم ولی خودش به سمتم می اومد، خواستگارهای خیلی زیادی با موقعیت های مالی بسیار بسیار خوب و خانواده های متشخص برای من پیدا میشد من با پیشرفت کاری فوق العاده ای مواجه شدم، ساعت کاری من کمتر شد و به شیفت کاری ای رفتم که همیشه آرزوش رو داشتم با حقوق خیلی خوب و چشمگیر، جالبه که از اول اون پوزیشن خالی بود و منم مناسب بودم ولی اصلا دیده نمیشدم که برای اون جایگاه انتخاب شم ولی وقتی خودم رو دیدم به چشم همه حتی خانواده دیده شدم اون اقا به طرز جالبی اعتیادش رو کامل ترک کرد و من باورم نمیشد مثل یک معجزه بود و الان داره تمام تلاشش رو واسه ی من انجام میشد، جالبه که با پیشرفت کاری من این اقا هم پیشرفت کرد و وضعیت کاری و مالی اون اقا هم داره بالا میره و من فهمیدم مدار من باعث شده بود اون ادم رو در شرایط بدی جذب کنم و الان که مدار من بالا رفته میبینم که خودم سرنوشتم رو میسازم ، این اقا در کنار من هست ولی من دیگه هیچ وابستگی ناسالمی به اون اقا ندارم من در ابعاد مختلف زندگیم دستاورد داشتم، مدیرم، همکارانم از من تعریف و تمجید میکنند، پدرم که هیچوقت هدیه ای به من نمیداد برای من یک گوشی خیلی عالی گرفت من با درسواره استغنا و دید افزایشی تونستم ثروت و برکت رو به زندگیم بیارم با دوره عزت نفس تا اعتماد به نفس طلسم ها و گره هام رو دیدم و به میزان زیادی وزن کم کردم و به هیکل ایده آلم رسیدم و دیگه از ازدواج نمیترسم بهترین دوره برای من جدایی تا تعالی بود و بهترین دستاورد هام رو من از این دوره داشتم و خدارو بابتش خیلی شاکرم
    پاسخ
    -3
    انصراف

    27 مرداد 99
    سلام سوده جان من بخاطر فرار از تنهایی وارد رابطه با آقایی شدم که 10 سال از من بزرگتر هستند و مطلقه بودند ولی من فقط چون برادرم ازدواج کرده بود و من مجرد بودم وارد رابطه شدم، این اقا برای من جذابیت داشت ولی من با اینکه خوشگل و خوش هیکل بودم این اقا میگفت نه و من عزت نفس سالمی نداشتم و شیفته ی اون ادم شدم و خودمو فراموش کردم و در نهایت از این اقا خواستم به خواستگاری من بیاد و بهشون پیشنهاد ازدواج دادم، این اقا به خواستگاری من اومد اما من چون خودم رو دوست نداشتم، داشته هام رو نمیدیدم، بازتابش رو در این اقا میدیدم، اومدن این ادم به زندگی من باعث تحولات عظیمی شد من از ازدواج میترسیدم ولی بخاطر لجبازی با خانواده ادامه میدادم، متوجه شدم این اقا اعتیاد داره و گذاشتمش کنار و مورد سرزنش خانواده قرار گرفتم چون قبلا هم عاشق کسی شده بودم ولی بخاطر سن کم پدرم مانع ازدواج ما شد با دوره از جدایی تا تعالی فهمیدم تجربه عشق اولم که به جدایی کشید طردشدگی عظیمی به من داده بود، من میگفتم احساسم رو در خودم میشکم و دیگه با قلب وارد رابطه نمیشم و همینطور هم شد و روابط کوتاه مدت زیادی داشتم وقتی برادرم با عشق اولش ازدواج کرد، من انقدر حالم بد شد و احساس بدبختی و طردشدگی و اوارگی داشتم که غش کردم و دیگه نمیتونم وارد هیچ مراسم عقد و عروسی ای بشم چون حالم بد میشد و پدرم رو مقصر میدونستم، کامپلکس ها و ترس های زیادی داشتم وقتی اون اقا رو کنار گذاشتم بدبختی های من شروع شد، مریض شدم، هرروز وزن کم میکردم، نمیتونستم غذا بخورم، بی وقفه کار میکردم ولی حقوق مناسبی هم نداشتم، دائم فکر اون ادم در سرم بود و چک میکردمش با دوره جذابیت درونی به خودم اومدم و خودم رو جمع کردم و خیلی خوب روی خودم کار کردم، انقدر خوب که این اقا برگشت ، ترس از تنهایی باعث شد دوباره سمت این ادم برم چون عزت نفس سالمی نداشتم و این اقا بهانه های مختلفی از من میگرفت من با ترس هام مواجه شدم، با اینکه 30سالم بود پدرم چون از رانندگی خانم ها ترس داشت به من اجازه رانندگی نمیداد ولی من وارد دل ترسم شد و گواهینامه گرفتم من مدام خودم رو با همسر سابق اون اقا مقایسه میکردم و میخواستم خودم رو شبیه اون کنم ، همسر اون اقا برای من مثل یک بت شده بود و من مرتب با اون اقا دعوا و تنش داشتم، حضور این اقا توی زندگیم باعث شده بود من روی خودم کار کنم و من رو به اصل خودم وصل کرد من با کار کردن خیلی سفت و سخت روی عزت نفس خودم رسیدم به جایی که اصلا دیگه ترس از دست دادن نداشتم ، من ارتباطم رو با اون اقا قطع کرده بودم ولی خودش به سمتم می اومد، خواستگارهای خیلی زیادی با موقعیت های مالی بسیار بسیار خوب و خانواده های متشخص برای من پیدا میشد من با پیشرفت کاری فوق العاده ای مواجه شدم، ساعت کاری من کمتر شد و به شیفت کاری ای رفتم که همیشه آرزوش رو داشتم با حقوق خیلی خوب و چشمگیر، جالبه که از اول اون پوزیشن خالی بود و منم مناسب بودم ولی اصلا دیده نمیشدم که برای اون جایگاه انتخاب شم ولی وقتی خودم رو دیدم به چشم همه حتی خانواده دیده شدم اون اقا به طرز جالبی اعتیادش رو کامل ترک کرد و من باورم نمیشد مثل یک معجزه بود و الان داره تمام تلاشش رو واسه ی من انجام میشد، جالبه که با پیشرفت کاری من این اقا هم پیشرفت کرد و وضعیت کاری و مالی اون اقا هم داره بالا میره و من فهمیدم مدار من باعث شده بود اون ادم رو در شرایط بدی جذب کنم و الان که مدار من بالا رفته میبینم که خودم سرنوشتم رو میسازم ، این اقا در کنار من هست ولی من دیگه هیچ وابستگی ناسالمی به اون اقا ندارم من در ابعاد مختلف زندگیم دستاورد داشتم، مدیرم، همکارانم از من تعریف و تمجید میکنند، پدرم که هیچوقت هدیه ای به من نمیداد برای من یک گوشی خیلی عالی گرفت من با درسواره استغنا و دید افزایشی تونستم ثروت و برکت رو به زندگیم بیارم با دوره عزت نفس تا اعتماد به نفس طلسم ها و گره هام رو دیدم و به میزان زیادی وزن کم کردم و به هیکل ایده آلم رسیدم و دیگه از ازدواج نمیترسم بهترین دوره برای من جدایی تا تعالی بود و بهترین دستاورد هام رو من از این دوره داشتم و خدارو بابتش خیلی شاکرم
    پاسخ
    -1
    انصراف

    24 مرداد 99
    سلام به خانم هروی من دوره ها رو تهیه کردم ، دوره جذابیت درونی رو بار ها گوش کردم و دوره عزت نفس تا اعتماد به نفس و جزیره گنج رو هم گوش کردم و با کار کردن روی خودم و حتی بالا رفتن آگاهیم خیلی بهم کمک کرد ، من تمرینات رو انجام دادم و یک زندگی بهتر به من هدیه داده شد، اولین دستاوردم رسیدن به آرامش خیلی خیلی زیادی هست که دارم و کم کم اتفاقات خوبی برای من افتاد . سفر من با یک جدایی شروع شده بود و من الان می فهمم که اون اتفاق افتاد که من به نقطه صفر برسم و بهتر بتونم مطالب دوره ها رو درک کنم و بتونم روی خودم کار کنم من وقتی جدا شده بودم دائم استرس داشتم که حالا که اون آدم رفته من دیگه چطور میتونم یک آدم به خوبی اون پیدا کنم ولی وقتی روی خودم کار کردم آقای خیلی خیلی بهتری وارد زندگی من شد و این آقا علاوه بر اینکه همه ی ویژگی های مثبت اقای قبلی رو داره بلکه خیلی خصوصیات بهتری هم دارند و من خوشحال تر و راضی تر هستم من افکارم رو تغییر دادم، کلامم رو تغییر دادم، اولش که دوره جذابیت درونی رو گرفته بودم فکر میکردم خیلی کم هست ولی دیدم حتی کار کردن روی یک جلسه، ماه ها و سالها تمرین لازم داره. من دوره های خیلی زیادی رو قبلا شرکت کرده بودم ولی اولین بار بود که این مطالب رو میشنیدم، من خیلی سعی میکردم انرژی مثبت باشم، کلاس های زیادی میرفتم ولی مطالبی که یاد گرفته بودم خیلی سطحی بود اما با این دوره ها یاد گرفتم خودم رو به طور عمقی کندوکاو کنم و در بیرون هم اتفاقات متفاوتی رو تجربه کردم من وقتی دوره ها رو گوش میدادم، وارد چالش چهارماهه شدم، روی دوره جذابیت درونی فوکوس کردم و رسیدم به شرایطی که وقتی توی هر جا می رفتم همه ی آدم ها عاشقم می شدند و این واسه من خیلی عجیب بود چون من سالها همین چهره و اندام و ظاهر رو داشتم ولی هیچوقت اینطور آدمها محو من نمیشدند، کسایی که من رو برای اولین بار هم می دیدند همون روز اول از من خواستگاری میکردند و میگفتند مثل تو رو ندیدم و برای من خیلی عجیب بود که انقدر مرکز توجه هستم من قبلا در رابطه ای بودم که 2سال برای طرف مقابلم تلاش میکردم ولی بی فایده بود اما بعد از این دوره ها اون اقا برگشت و برای من همه کاری کرد، من به اون رابطه برنگشتم چون نمیخواستم با اون ادم باشم و ادم های بهتری به زندگیم اومدند ولی اون ادمی که سالها منو خرد میکرد و من یه زمانی برام آرزو بود دوستت دارم رو از زبونش بشنوم، حالا هرروز و هرثانیه بهم می گفت با وجودی که موقعیت خیلی بالایی داشت و خانم های زیادی در محل کارش بودند ولی خانم های زیادی بودند که دوست داشتند با این آدم ازدواج کنند ولی بهم میگفت من هیچ کدوم از این ها رو نمیخوام و فقط تو کسی هستی که میخوام در صورتی که دوسال پیش که با هم در ارتباط بودیم من اصلا این جذابیت رو براش نداشتم کار های من خیلی بهتر داره انجام میشه و من الان این رو یاد گرفتم که خودم مسائل خودم رو حل کنم و خلا های خودم رو پر کنم.سپاسگزارم ازتون سوده جان
    پاسخ
    -1
    انصراف

    A 22 مرداد 99
    سلام هروی عزیز،از دستاوردی میخوام بنویسم براتون که باعث تغییر در زندگی من شد. مسائل و مشکلات من بعد از ازدواجم شروع شد و همه ی چالش ها رو به روی من قرار گرفتند . من همیشه خیلی کم مریض میشدم اما دو سالی که ازدواج کردم دائم مریض بودم، حالم همیشه بد بود، با خانواده و همسرم درگیر بودم، عصبی بودم، پرخاشگر شده بودم، انقدر حالم بد بود که هر بار عصبانی میشدم خودم رو میزدم، حتی مادرم میگفت چرا انقدر حالت بده؟ چرا هیچ اعتماد به نفسی نداری؟ هر بار عصبی میشدم مو های خودم رو میکشیدم، گریه میکردم، داد میزدم، مدام اتفاقات بد برای من می افتاد که حتی خودم هم نمیتونستم باور کنم همسرم خیلی من رو دوست داشت، خیلی کار ها برای من میکرد اما بعد از ازدواجمون ، همسرم کلا اون رفتار هاش رو قطع کرد، انگار محبت های من براش عادی شده بود تا اینکه بعد از دوسال مسائل ما انقدر شدید شد که من به خونه پدرم رفتم با دست خالی بدون پول ، کار ، ماشینم، مدارک تحصیلیم، حتی دیگه زیبایی هم نداشتم خونه پدرم هیچ غذایی نمیخوردم، با قرص خواب میخوابیدم، خانواده ی من کمکم کردند ولی حال درونم خوب نبود، من رو پیش روان پزشک بردند، دارو مصرف میکردم ولی تاثیری نداشت من نمیدونستم چرا زندگیم اینطور شد؟ چرا همه چیز انقدر بد شد؟ پیج و داشتم ولی اصلا توجه نمیکردم تا اینکه دستاورد یک خانم رو شنیدم و از دوستم پول قرض کردم و دوره ها رو تهیه کردم تا امتحان کنم، با دوره جذابیت درونی شروع کردم، تک تک سلول های بدن من میلرزید چون دوره ها من رو با واقعیت مواجه میکرد، کل اون رابطه ، شغلم و تمام چیز هایی که از دست داده بودم تقصیر خودم بود، فهمیدم چقدر اشتباه کردم و باید تغییر کنم من تمرینات رو شروع کردم و دنیا برگشت، من تا پای طلاق رفتم ولی همه چیز برگشت، پدرم و همسرم که دوسال من رو آزار میدادند رفتارشون عوض شد، همسرم برگشت و تمام طلاهایی که از من گرفته بود و فروخته بود برام خرید و حتی چیز های خیلی بهتر از اونها رو برای من خرید، برای من خونه گرفت و تمام قول هایی که بهم داده بود و انجام نداده بود برای من انجام داد با دوره ها جلو رفتم، من 9ماه که بیکار بودم بهر دری زدم، هر جا برای کار میرفتم من رو نمیخواستند اما بعد از کار کردن روی خود به طور خیلی معجزه آسایی کار برای من پیدا شد و سرکار رفتم با چالش چهارماهه همراه شدم اما این بار دیگه واقعا خواسته ای نداشتم فقط برای رشد خودم وارد چالش شدم و این برکت هست که به زندگی من جاری شده، من معجزه رو دیدم و فهمیدم با کار کردن روی خودمون همه چیز درست میشه. خیلی ممنونم و دوستتون دارم بابت آموزه ها
    پاسخ
    -0
    انصراف

    A 22 مرداد 99
    سلام هروی عزیز،از دستاوردی میخوام بنویسم براتون که باعث تغییر در زندگی من شد. مسائل و مشکلات من بعد از ازدواجم شروع شد و همه ی چالش ها رو به روی من قرار گرفتند . من همیشه خیلی کم مریض میشدم اما دو سالی که ازدواج کردم دائم مریض بودم، حالم همیشه بد بود، با خانواده و همسرم درگیر بودم، عصبی بودم، پرخاشگر شده بودم، انقدر حالم بد بود که هر بار عصبانی میشدم خودم رو میزدم، حتی مادرم میگفت چرا انقدر حالت بده؟ چرا هیچ اعتماد به نفسی نداری؟ هر بار عصبی میشدم مو های خودم رو میکشیدم، گریه میکردم، داد میزدم، مدام اتفاقات بد برای من می افتاد که حتی خودم هم نمیتونستم باور کنم همسرم خیلی من رو دوست داشت، خیلی کار ها برای من میکرد اما بعد از ازدواجمون ، همسرم کلا اون رفتار هاش رو قطع کرد، انگار محبت های من براش عادی شده بود تا اینکه بعد از دوسال مسائل ما انقدر شدید شد که من به خونه پدرم رفتم با دست خالی بدون پول ، کار ، ماشینم، مدارک تحصیلیم، حتی دیگه زیبایی هم نداشتم خونه پدرم هیچ غذایی نمیخوردم، با قرص خواب میخوابیدم، خانواده ی من کمکم کردند ولی حال درونم خوب نبود، من رو پیش روان پزشک بردند، دارو مصرف میکردم ولی تاثیری نداشت من نمیدونستم چرا زندگیم اینطور شد؟ چرا همه چیز انقدر بد شد؟ پیج و داشتم ولی اصلا توجه نمیکردم تا اینکه دستاورد یک خانم رو شنیدم و از دوستم پول قرض کردم و دوره ها رو تهیه کردم تا امتحان کنم، با دوره جذابیت درونی شروع کردم، تک تک سلول های بدن من میلرزید چون دوره ها من رو با واقعیت مواجه میکرد، کل اون رابطه ، شغلم و تمام چیز هایی که از دست داده بودم تقصیر خودم بود، فهمیدم چقدر اشتباه کردم و باید تغییر کنم من تمرینات رو شروع کردم و دنیا برگشت، من تا پای طلاق رفتم ولی همه چیز برگشت، پدرم و همسرم که دوسال من رو آزار میدادند رفتارشون عوض شد، همسرم برگشت و تمام طلاهایی که از من گرفته بود و فروخته بود برام خرید و حتی چیز های خیلی بهتر از اونها رو برای من خرید، برای من خونه گرفت و تمام قول هایی که بهم داده بود و انجام نداده بود برای من انجام داد با دوره ها جلو رفتم، من 9ماه که بیکار بودم بهر دری زدم، هر جا برای کار میرفتم من رو نمیخواستند اما بعد از کار کردن روی خود به طور خیلی معجزه آسایی کار برای من پیدا شد و سرکار رفتم با چالش چهارماهه همراه شدم اما این بار دیگه واقعا خواسته ای نداشتم فقط برای رشد خودم وارد چالش شدم و این برکت هست که به زندگی من جاری شده، من معجزه رو دیدم و فهمیدم با کار کردن روی خودمون همه چیز درست میشه. خیلی ممنونم و دوستتون دارم بابت آموزه ها
    پاسخ
    -0
    انصراف

    M.Amini 27 خرداد 99
    خانم هروی عزیزم سلام امشب شب عجیبی بود برام. نمیدونم با چه زبانی از خدا و شما تشکر کنم.این وویسو دادم که فقط بدونین من امشب به چی رسیدم.ان شاالله بعد ها وویس کامل تری میفرستم شاید برای دوستان مفید باشه. این وویس فقط برای شماست♥♥♥
    پاسخ
    -2
    انصراف

    kimia 19 ارديبهشت 99
    وقتی تو رابطه ای دائم باج میدی عزت نفس پایین خودتو نشون میدی وباعث میشه طرف مقابل هم بعد از مدتی از این رابطه خسته میشه ودلزده بشه وهیچ جذابیتی دیگه نداری ودقیقا در زندگی هرگونه رفتاری که باما میشه دلیل اصلیش خودمون هستیم پس نباید ناراحت شی از طرف مقابلت چون باعثش خودت بودی ممنون بابت این آگاهی که به ما می‌دهی خانم هروی عزیز که بتونیم خودمون روتغییر دهیم😍😍
    پاسخ
    -1
    انصراف

    s.u 16 ارديبهشت 99
    دوستان من دارم باخودم تمرین میکنم تا خودم رودوس داشته باشم کودک درونم رو فعال کنم شادباشم باهرچیز کوچیک باتفریح های ساده و حتی بچگانه . ازلحظات زندگیم استفاده درست کنم ومن تازه دارم میفهمم ک خودم رودوست داشته باشم یعنی چی و چه آرامشی واعتمادبنفسی باخودش ب همراه داره.من اول ازخدا ودوم از فرشته زمینی خانم هروی عزیزم تشکرمیکنم وهربار ک این درسهارو توذهنم مرور میکنم یک دعا براشون میکنم چرا ک بمن زندگی کردن رو آموزش دادن .ومن تازه فهمیدم زندگیی یعنی چی
    پاسخ
    -1
    انصراف

    adele 7 ارديبهشت 99
    منتظر نبودن و قدرت شخصی رو تجربه کردن لذت بخش ترین دستاورده ،چالش عجیبی که خودخواسته فقط و فقط با غولهای درون خودت داری .احوالاتم،ارتباطاتم به شکل پایداری سلامته ، قدرت تجزیه و تحلیل و کنترلم به طرز محسوسی بهتر شده و فاصله بین اتفاق و تشخیص لوپ درونی و بیرونی اون اتفاق به مراتب برام راحت تر هست ،دسترسی به جواب ها برام سریع تر شده و تمام اینها سرفصل درخواست های من از یونیورس (به تعبیری از خودم ) بوده که به نتیجه رسید . برای از حالا به بعد دارم آجر چینی می کنم که به بعد تازه ای از نگاه برسم . به نتیجه رسید برای از حالا به بعد دارم آجرچینی می کنم که به بعد تازه ای از نگاه برسم به لایه هیا ارزشمند تر و عمیق تر زندگی. خدایا شکرت.
    پاسخ
    -0
    انصراف

    f 6 ارديبهشت 99
    بهترین دستاوردم این بود که منی که یک عمر از همسرم بد اخلاقم میترسیدم الان میتونم با شجاعت و جسارت برای خودم برنامه ریزی کنم و از وابستگی و اضطراب خودمو آزاد کردم.این واقعا برام خیلی ارزش داره.ودارم اعتماد بنفسمو پیدا میکنم.این بزرگترین آرزوم بوده.ودرسال بعد برنامه هایی برای خودم دارم که خودمو به کلی از ترس تنهایی و تحمل زندگی نکبت بار رها کنم.میخوام کارمو رها کنم و برم دنبال علاقم.سیر تکامل رو شروع کردم. این عالیه.
    پاسخ
    -0
    انصراف

    s.u 4 ارديبهشت 99
    من با دوره های شما آگاهیم بالا رفته. ارتباطم با خدا برقرار شده. فکر منفی دیگه نمیکنم مثبت اندیشی جایگزین کردم. اعتماد به نفسم بهتر شده. حالم با خودم خوبه. هر روز رو شکرگزاری میکنم برای چیزهایی که دارم و بخشیدن تمام کسانی که بهم بدی کردن و چقدر باور نکردنی بود که همون افراد به سمتم اومدن و رفتارشون با من تغییر کرده.
    پاسخ
    -0
    انصراف

    nooshin 3 ارديبهشت 99
    مهم‌ترین دستاوردی که داشتم یک من جدیده که دیگه ترس‌هاش رو کنار گذاشته، از بی نظمی رها شده، رابطه آش با جهان هستی درست شده و همین ارتباط درستش با جهان باعث اعتماد به نفسش شده و میدونه چقدر با ارزشه . این من جدید خیلی آرومه و سعی میکنه اینو منتقل کنه یه جور اعتماد کامل در من بوجود اومده. تونستم خودمو بخاطر اشتباهاتم ببخشم و نقاط ضعفم رو ببینم تو دل ترس‌هام رفتم و فهمیدم چیزها تا وقتی پیچیده آن که ازشون ترس داری وقتی خودتو مجبور کنی که انجامش بدی یا دیگه ترسناک نیست یا جهان کاری میکنه که دیگه مجبور به انجامش نباشی براتون دو تا دستاورد به زودی میفرستم خدا پشت و پناهتون
    پاسخ
    -0
    انصراف

    ساغر 2 ارديبهشت 99
    Mn emsal 7farvardin ba shoma ashna shodam va arameshe daronio b dast avordam va hamishe to tamame lahazatam say kardam ro khodam kar konm.payan namamo defa kardam.va adame binaziri varede zendegim shode.b nesbat parsal in moghe az zendegim razitaram va mikham razitar basham.va roye daronamo yadgirie elmio varzeshio honarim bishtar tamarkoz konm va.........mamnon azeton....khidaro shakeram babate ashna shodan ba shoma❤️❤️❤️
    پاسخ
    -0
    انصراف

    tamanaz 1 ارديبهشت 99
    یادگرفتم این ترس هست که باعث میشه شکست بخورم،وقتی شجاعت بیان داشته باشم و هر آنچه که تو دلم هست رو بگم سایه های زندگی کنار میرن و صبح میشه هر چند آفتاب اول صبح کمی چشمامو اذیت کنه اما کم کم همه چیز خوب و لذت بخش میشه ،دیگه از اون چیزایی که تو تاریکی میترسیدم نمیترسم چون حقیقتشون رو میبینم ،شاید بازم قرار باشه شب بشه هوا تاریک بشه اما دیگه من میدونم چیزی برای ترس وجود نداره
    پاسخ
    -0
    انصراف

    aramesh 29 فروردين 99
    جرات جنگیدن پیدا کردم، جرات حمله کردن بجای استراتژی همیشگیم ک ترس و دفاع بود.. و این بار بجای اینکه بترسم کسی بهم خشم بگیره، مثل یک جنگجوی واقعی، خودم حمله میکنم به ترسهام.. این برای منی ک یک عمر ترسیده بوده و فقط موضع دفاعی داشته، واقعا دستاورد ارزشمندیه... الان ک دارم اینا رو می‌نویسم دلم میخاد بلند بلند گریه کنم، دوس دارم برای همه ی جاهایی ک ترس باعث شد ب خودم تخفیف بدم و ب چیزها و کسانی بسنده کنم ک اصلا در حد من نیستن، گریه کنم و همه رو بالا بیارم.. من هنوز اونی نشدم ک حقم هست ولی قطعا از چیزی ک بودم خیلی جلوترم.‌‌. ب خودم افتخار میکنم ک فقط یک ماه بعد از یه درد عمیق، این روزها دارم میخندم حتی با وجود اینکه هنوز زخم هام خوب نشدن، ولی شجاعت خندیدن و جنگیدن دارم... من ب خودم افتخار میکنم ک از طوفان زنده بیرون اومدم....... ممنونم ... خدارا شکر....
    پاسخ
    -0
    انصراف

    sazasaza 28 فروردين 99
    با سلام من با توجه به آموخته هایم از فایلهای شما توانستم خودم رو کم کم از قید وابستگی شدید به بعضی افراد نجات بدهم . احترام میکردم و تحقیر میدیدم و اما برای سال جدید کار کردن روی عزت نفسم رو در نظر دارم . موفقیت علمی را باید کسب کنم از یارانم جا موندم بلحاظ علمی . و نیاز دارم یک نفر انسان فوق پلید رو بخاطر خدا ببخشم هنوز نتوانستم باید اول قوی بشوم تا بعد بتوانم اقدام موثر و ماندگاری داشته باشم . برام دعا کنید . سپاس که راه رو پیدا کردین و دست بقیه رو هم میگیرین . عزیزین خانم سوده هروی ...
    پاسخ
    -0
    انصراف

    b.p 28 فروردين 99
    خداكنه بتونم خودموبشناسم وعزت نفسم واعتمادبنفسم روتقويت كنم زندگي خوب واروم همراه بااسايشي دارم اما خودم باعزت نفس پايينم باكارهاونادانيهاي خودم هميشه كاري كردم كه نگران ومنتظربمونم .هرسال وهميشه نگرانم ومنتظر درصورتي كه واقعا نيازي به اين انتظارودلواپسي وجودنداره ازخداكمك ميخوام اميدوارم مثل هميشه ياريم كنه تاازاين منجلاب ذهن بيمارم دربيام وازادورها بشم به اميد اون روز
    پاسخ
    -0
    انصراف

    27 فروردين 99
    آرامش قلبي و اعتمادي كه به خداوند پيدا كردم مهمترين دستاوردم بود يك آيينه تمام قد براي خودم شدم و به وضوح تمام سايه هايم رو مي بينم براشون اشك مي ريزم و مثل يك مادر در حال تربيت كردن دوباره خود هستم من يك دختر ٣٧ ساله ورزشكار و عاشق درس خوندن بودم كه با انرژيهاي خوبم هميشه حداقل ١٠ سال كمتر از سن واقعيم ديده مي شدم با اينكه درسن كم ازدواج كردم اما با ديدي منطقي و بعد جداييم هم با ديدي منطقي بود و هرگز از اين بابت سرخورده نشده بودم حال خوبم اميدم به زندگي و اميد به خداي بزرگم كه هر سختي پله اول موفقيت است ديدگاههاي واضح من بود اما به يكباره آشنايهاي بد در مسيرهاي بد قرار گرفتن و من ورزشكار من هميشه كتاب بدست ٦ ماه شبانه روز با آدمي كه اون زمان نمي دونستم چطور در مدار من قرار گرفت كوكايين مصرف كردم و بارها توخونه اين آدم كتك خوردم نزديك بود كشته شم فرار كردم و باز برگشتم چون خودم پول تهيه كوكايينو نداشتم اما يه بار ديگه برنگشتم تو خونه اون آدم با اون حالم يادم نيست كي كانال شما رو به هم معرفي كرد گاهي مي اومدم تو كانال گوش مي كردم روزهاي آخر گردنبندمو باز كردو داد كوكايين خريد اشك مي ريختم ولي جراته گفتن نداشتم روز آخر به خاطر توهماتش كلي كتك خوردم تحقير شدم با هزار ترفند از خونش اومدم بيرون رفتم خونه يه روز كامل خوابيدمو پول دوره هارو يه جوري تهيه كردم شروع كردم از همون فرداش گوش كردم نوشتم گريه كردم خيلي زود خودمو پيدا كردم كوه مي رفتم و داد ميزدم از خداي خودم تشكر مي كردم كه بدنم هنوز سالمه كه پاهام قدرت كوه رفتن داره دوباره رفتم باشگاه كلي اتفاقاي خوب برام افتاد از اون روز ٩ ماه مي گذره و من بارها دوره ها رو گوش كردم نوشتم و خودم رو تو آيينه ديدمو سعي در اصلاح خودم كردم يه روزايي بود كه حالم بد ميشد هنوزم هست اما ديگه ياد گرفتم ديگه به خودم به خداي خودم ايمان دارم و به جايي رسيدم كه اون آدم رو با تمام بديهايي كه كرد تحقيرايي كه شدم بخشيدم رها كردم چون فهميدم سيلي دنيا بود به من خانوم هروي عزيز من تو زندگيم بالا و پايين زياد داشتم و ادعام اين بود كه خودم خودمو با انرژي بالا ورزش و روحيات خوبم خوب ميكنم رابطه با اين آدم واعتياد به چنين موادي من رو چنان زمين زد كه در پي خودم گشتم و اينجا دقيقا نقطه صفر زندگيم بود من به مسيري كه رها كرده بودم و تمام شادي وهدف زندگيم بود برگشتم از خدا خواستم از اين دو راهي زندگي نجاتم بده و دونه دونه نشونهاش تو زندگيم نمايان شد الان دارم براي رسيدن به جايگاه واقعيم تلاش مي كنم و ايمان دارم دستاورد بعديم رسيدن به جايگاه حقيقيمِ اصلا نميدونم به چه زبوني بايد از شما تشكر كرد فقط خوشا بحالتون با اين همه انرژي خوبي كه از سمت كائنات و آدمها دريافت ميكنيد من خدا روهزاران بار سپاس مي گويم براي وجود نازنين شما در زندگي ما زندگي سالميها
    پاسخ
    -0
    انصراف

    sossn 27 فروردين 99
    سلام من هنوز هيچ دوره اي رو نتونستم تهيه كنم ولي با ويس ها و دستاورد بچه هاي زندگي سالم تو زندگيم خيلي پيشرفت كردم ارتباط قوي و محكمي با خدا پيدا كردم و دارم روي خودم هم كار ميكنم كه اعتماد بنفس و عزت نفسم بالا بره
    پاسخ
    -0
    انصراف

    jodaee 26 فروردين 99
    بحرانهای زیادی رو تجربه کردم که بزرگترینش جدایی از همسرم بود.اما این اتفاق منو به خلا عجیبی انداخت دنبال چاره بودم تو اینستا به طور اتفاقی پیج زندگی سالم رو دیدم.و در ادامه خرید جذابیت درونی و عزت نفس رو تهیه گردم.الان مطمئن شدم که پاشیدن زندگیم سیلی جهان بود تا بیدار بشم الان وسطهای ددوره عزت نفس هستم.از اینکه نظام ارزشی ها مال من نبوده؛از اینکه عقده هام رو پیدا کنم از اینکه سایه هام رو پیدا کنم.به نظر من همین که فهمیدم سی وپنج سال مسیر رو به غلط طی کردم و دارم برمیگردم بزرگترین دستاورده.امیدوارم یه روزی کامنت بذارم درونم کاملا اصلاح شده و زندگیم دوباره ساخته شده و خانواده سه نفریم دوباره دور هم جمع شدیم.به امید خدا....
    پاسخ
    -0
    انصراف

    god 26 فروردين 99
    سلام من از آذر ماه شروع کردم دوره های جذابیت درونی و عزت نفس رو. و واقعا این چند ماه رو به معنای واقعی زندگی کردم 😊اضطرابم خیلی کمتر شده آرامش دارم و خدا رو در کنار خودم حس میکنم. مطالعه رو توی برنامه روزانم دارم و هفته ای یک کتاب تموم میکنم و این چند ماه که گذشت کلی کتاب خوندم و روی ضعف هام دارم کار میکنم. صبورتر شدم ولی هنوز نیاز به تلاش بیشتر دارم. ورزش رو دوباره شروع کردم و وارد رشته ورزشی مورد علاقم شدم.و همچنان دارم روی مشکل رابطه عاطفیم و روابط اجتماعیم تلاش میکنم. من 20 سالم هست و امسال اولین تجربه کار کردن رو کسب کردم و سه روز جایی کار کردم و یکی از هدف های سال جدیدم اینه که از نظر مالی مستقل بشم و خیلی هدف های دیگه هم دارم که به امید خدا دستاوردهام میشن.جنگجوی درونم بیدار شده.
    پاسخ
    -0
    انصراف

    afti 25 فروردين 99
    دستاوردهایی که داشتم مهم ترینش آرامش خیلی زیادی که الان دارم و اقتداری که برای انجام برنامه ای که برای خودم هرروز تنظیم میکنم پیداکردم و نهایت تلاشم رو میکنم تا برنامم رو انجام بدم،گفتگوی درونی منفیم خیلی کمتر شده و خانم هروی من ۲سال بود که وسواس فکری داشتم و ترس از یک بیماری که همش این فکر توی ذهنم بود و می‌ترسیدم نمی‌تونستم از ذهنم کنارش بزنم ولی الان خیلی کم پیش میاد که دچارش بشم و خیلی سریع این فکر رو رها میکنم واین ترسی که داشتم واقعا خیلی زیاد بود تسلطم روی خودم،رفتارم،صحبت کردنم وعصبانیتم خیلی بیشتر شدهیکسری عادت های بدی که داشتم رو از بین بردم و وقتم رو هدر نمیدم دیگه و روی خودم و آموزش ویادگیری سرمایه گذاری میکنم و سعی میکنم هرروز یک قدم نزدیک تر بشم به اهدافم و قدر خودم رو بیشتر می‌دونم وخودم رو حقیقی دوست دارم ممنونم خانم هروی برای این آگاهی هایی که به ما میدین امیدوارم همیشه پرتوان باشید🌹🌹💕
    پاسخ
    -0
    انصراف

    atena 25 فروردين 99
    سلام خانم هروی عزیزم من بزرگترین دستاورد امسالم بیرون اومدن ازیه رابطه ی مسموم بود من ازطریق تلگرام تمام ویسا روگوش دادم وتصمیم گرفتم جذابیت درونی وازعزت نفس تااعتماد بنفس رو به خودم عیدی دادم وتونستم آروم باشم من خیلی عصبی وپرخاشگروصدالبته تنبل وبیکار بودم که شکر خدا الان سرکارمیرم ولی برای ساله آینده میخام دستاوردم این باشه که نویسنده بشم وموفقیت های زیادی بدست بیارم ممنونم ازشماخانم هروی عزیزم موفق باشین🙏🙏🙏
    پاسخ
    -0
    انصراف

    toka 25 فروردين 99
    سلام خانم هروی عزیز.من برای بار سوم ترک شدم.دفه های قبل خیلی حالم بد میشد.اما این بار دستاوردم این بود که انگار اصصلا هیچ اتفاقی نیفتاده.تازه خیلی هم خوشحالم که دارم تو مسیر خودم میفتم.همزمان با این اتفاق با پیج شما اشنا شدم والان دارن دوره عزت نفسو طی میکنم.مشغلم زیاده خیلی درگیری دارم از صبح تا شب اما دعام کنید تا بتونم ازین پل به سلامت رد بشم و به خود حقیقیم برسم.
    پاسخ
    -0
    انصراف

    soheyla 25 فروردين 99
    خانم هروری عزیز من بد از هفت سال زندگی مشترک بنا به دلایلی جدا شدم و از لحاظ روحی به شدت داغون بودم و با مشکلاتی عظیم تر بد از جدایی رو به رو شدم من قبل از تهیه دورها ویس های رایگان شمارو تو کانال گوش میدادم و ازش نوت برداری میکردم و بد از مدتی تونستم دوره جذابیت رو به صورت قسطی تهیه کنم و الان هم ترم یک دوره عزت نفس رو تهیه کردم خانم هروی عزیز مهم ترین دست آورد من ارامشی ک من دارم چیزی ک سال ها از دستش داده بودم و خداروشکر میکنم ک تو مدت زمان کمی ب این دست اورد رسیدم خانم هروی من هشت ماه هرشب خواب یک نفر رو با موضوعات مختلف میدیم و اون ادم تو زندگی من نبود و من ازش به خواست خودم جدا شده بودم وقتی شروع کردم رو خودم کار کردن و از قانون نوشتن و بخشش استفاده کردم این مشکل من حل شد من ادمی بودم ک هیچ روزی تو خونه نبودم و از تنهایی میترسیدم و تمام ساعت روزم رو با دوستانم بودم الان حتی از تنهایی خودم لذت میبرم و حتی دلم نمیخواد برم و وقتم رو ب بطلت بگذرونم و برای تمام روزم برنامه دارم و حالم با خودم خوبه این نتایج رو تو مدت کوتاهی به دست آوردم امیدوارم بتونم دست اورد های بزرگترم رو براتون در اینده بگم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    yasmina 23 فروردين 99
    از پاییز تا الان من با پیج شما و وکانال و دوره هاتون همراهم..ولی هییییییییچ وقت به اندازه این مدت سال جدید روی صحبتاتون تمرکز نداشتم..البته بعد از گوش کردن صحبت های دوستمون که گفتن یبار دیگه دوره ها رو با دقت گوش بدین این کارو انجام دادم..همیشه دوست داشتم براتون دستاورد بفرستم ولی اونقدر از خودم راضی نبودم که دستاوردمو براتون ارسال کنم ولی این چند روز من انقد دردن خودمو شخم زدم و زجر کشیدم و زجر کشییییدم تا بالاخره تونستم سایه هامو پیدا کنم اولش فکر میکردم سایه ای ندارم ولی وقتی شروع کردم به توشتن تبدیل شد به چهار برگه پر..چهار برگه پرررر از سایه که با صداقت بی رحمانه ای نوشتمشون..جدایی تو زندگی من رخ داده بود که واقعا وحشتناک و دردناااک بود و من امروز بعد از نه ماه جدایی و بی قراری و زجر بزرگترین سایمو پیدا کردم.انقد شخم زدم و درد کشیدم تا بزرگترین سایه مو پیدا کردم و با گریه و آرامش‌ زیاد براتون دارم‌مینویسم اینو .خانوم هروی عزیز بزرگترین دستاورد من این اتفاق امروز بود و آنچنان گره ای از زندگیم باز کرد که فک کنم دستاورد به این بزرگییییی دیگه پیدا نمیشه و نخواهد بود و من امروز از تهههه قلبم این آقا رو بخشیدم کاری که حتی زبونی هم‌نمیتونستم بکنم و من خودمو بخشیدم کاری که ۲۵ سال نتونستم بکنم و بهش قول دادم که به آرامش حقیقی میرسونمش
    پاسخ
    -2
    انصراف

    ☘️💫 19 بهمن 98
    سلام خانم هروی عزیز،اینبار من تموم کردم وقتی دیدم این آقا برام وقت نمیزاره گفتم برا همیشه خداحافظ،بیشتر از یه هفته گذشته تیک عصبی گرفتم تمام بدنم درد میگیره ،ولی دارم مقاومت میکنم ،تو چالش جدیدتون هم شرکت کردم من جدید ،هر چی که برام خوبه و به سلامتم کمک میکنه رو انجام میدم و میرم دنبالش،دلم برا اون آقا تنگ میشه ولی خب سپردم به اراده خدا ،دیگه انرژی نمیزارم برای رابطه ی یک طرفه ،از تنهاییم دلگیر نیستم زندگی همینه ،دلم میخواد تو رابطه عاطفیم موفق باشم،تو کارم فوق العاده موفقم ،تو رابطه عاطفیم هم موفقیت میخوام ،سالها قبل خیالبافی میکردم تا از تنهایی فرار کنم الان این کارم نمیکنم ،خود واقعیمو میخوام میخوام خودم باشم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    سارا 28 دی 98
    سلام خانم هروی عزیز ازتون ممنونم به خاطر اینکه به ما کمک میکنید. به افرادی که از همه جا نامید شده اند و فقط صدای شما به اونها آرامش میده. و امید را به زندگی آنها برگردانده. من تقریبا 5 ماه است با شما آشنا شدم دوره ها را خریدم در قسمت هایی که طلسم نداشتم قوی تر از قبل شدم و دستاورد بدست آوردم. در هیئت علمی دانشگاه پذیرفته شدم مدرک زبانم رو در همان آزمون اول گرفتم ، آرامش و انگیزه به زندگیم وارد شده، اما یک مشکل اساسی من هنوز حل نشده باقی مانده. من 3 بار در روابطم شکست خوردم البته خداروشکر در دوره آشنایی و نامزدی بوده. این قسمت حل نشده و میخوام بیشتر کار کنم انشالله طلسم زندگی ام باز بشه. برام دعا کنید و اگر فرصت دارین راهنماییم کنین با این قضیه چکار کنم. بسیار ممنونم
    پاسخ
    -1
    انصراف

    shirin 15 دی 98
    سلام خانم سوده عزیز،،واقعا شما یه فرشته هستید،،میدونید با این کاری که شما کردی چه زندگی هایی رو دوباره و از نو ساختی؟شما روح بزرگی داری و من خدارو سپاسگزارم که با شما آشنا شدم،،الان هر کانالی رو میبینی در مورد خودشناسی یا موضوعاتی که مربوطه فقط میزنه ثبت نام و ویسی که حالا یه نفر خریداری کرده و در دوره هاشون ثبت نام کرده و هیچ مطلبی برای کمک،برای بهتر شدن حالت نداره ولی شما حتی کوتاهترین متنی که گذاشتید حالمونو خوب میکنه،،انرژی میده،،از دوره هاتون هم که واقعا قیمتش در مقابل نیرو و اگاهی که میده فوق العاده ناچیزه... از خدا خیلی ممنونم که شما خانم نازنین رو آفرید و منو با شما آشنا کرد. 
    پاسخ
    -2
    انصراف

    مریم 10 دی 98
    خداروشکر خدایی رو ک شما رو سر راهم قرار داد...❤
    پاسخ
    -0
    انصراف

    هومن 2 دی 98
    سلام‌خانم‌ هروی.من تو کانال مدام فایلهای که میذارید گوش میدم و خیلی دلم‌میخواد دورهارو تهیه کنم با همین فایلهای که تو کانال گذاشتید من اعتیادمو ترک کردم و الان ۲۰روزه پاکم.انشالا بتونم‌پولشو جور کنم و این دورهارو تهیه کنم.خداروشکر که با شما اشنا شدم.مرسی ازتون خیلیل خیلی سپتس گذارم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    A.kh 15 آذر 98
    من با دوره عزت نفس تونستم به یک ترس 9 ساله غلبه کنم. من 9 سال یک" من نمی توانم "بزرگ تو وجودم پرورش داده بودم. که با گذروندن دوره عزت نفس شکستش دادم. ممنون از خانم هروی عزیز که ما رو در مسیری قرار میده که بتونیم روزهای قشنگ تری رو برای خودمون رقم بزنیم.
    پاسخ
    -0
    انصراف

    2 آذر 98
    توی رابطه ای بودم که میدونستم این رابطه انتهایی نداره و تصمیم درست من برای زندگیم اینه که از این آقا جداشم ولی یکسال بود که نمیتونستم و اقتدارشو نداشتم . اصلا باور نداشتم که بشه با یه دوره بتونم خودم و تغییر بدم . من از روزی دوره گرفتم به خودم گفتم اگه بتونم اینکارو بکنم بهترین دستاورد من خواهد بود چون ضعیف بودم و یکسال عذاب میکشیدم و حالا تونستم به این دستاورد برسم و خودمو رها کنم و به آرامش برسم و دارم میبینم که من واقعا تغییر کردم
    پاسخ
    -0
    انصراف
    بتی 2 آذر 98
    خوشحالم که به این باور رسیدید.منم دارم سعی میکنم که بتونم مثل شما همچین کاری رو انجام بدم.با اینکه خیلی دوستش دارم
    -2

    27 آبان 98
    سلام سوده جان . از خدا ممنونم که باعث شد با شما آشنا بشم، من توی رابطه ی خیلی بدی بودم، هر کاری توی رابطم میکردم تا از محبت خفه میشد، از حق خودم میگذشتم، دو سال افسردگی شدید داشتم، واقعا انگار یه سری چیز ها توی زندگیم طلسم شده بود و حالا میفهمم که خودم جلوی اتفاقات خوب زندگیم رو گرفته بودم. من اول قصد شرکت توی دوره هارو نداشتم اما به پیشنهاد یکی از دوستام تصمیم گرفتم امتحان کنم تا شاید تغییری برای منم ایجاد بشه. حالا که روی خودم کار کردم هر روز دارم توانایی های جدیدی توی خودم کشف میکنم، دیگه از هیچی ناراحت نیستم و دلیل اتفاق افتادن خیلی مسائل رو فهمیدم، منی که تا 2 ماه پیش اصلا آینده م رو روشن نمیدیدم حالا خیلی امیدوارم.
    پاسخ
    -0
    انصراف

    zzz 22 آبان 98
    سلام خانم هروی . من متاسفانه ۳سال با آقایی بودم که ایشون متاهل بودند همیشه قهر و دعوا ولی نمیتونستم کنار بزارمش. سه هفته ازش بی خبر بودم توی این مدت دوره ها رو گرفتم و روی خودم کار کردم و دوباره اون آقا به سمت من برگشت من بعد ۳ سال به کمک دوره ها تونسته بودم خداروشکر بزارمش کنار . من الان دیگه آگاه شدم و میدونم که این آقا و اون رابطه ی اشتباره داره با من چه میکنه .اون مدام تلاش میکنه ولی من حسی دیگه بهش ندارم و میخوام روی خودم کار کنم چون حالا خودم به ارزش خودم رسیدم.
    پاسخ
    -0
    انصراف

    a.m 22 آبان 98
    سلام خانم هروی عزیزم . دوره هاتون واقعا تونست کمک خیلی بزرگی بمن بکنه. من قبلا فکر میکردم خودم رو میشناسم ولی حالا فهمیدم در اشتباه بودم و واقعا فکر نمیکردم که بعضی حرفای شما اینقدر بتونه زندگی یک آدم و تغییر بده. من الان اصلا احساس تنهایی نمیکنم یا اینکه احساس کنم به کسی نیاز دارم و آدمی وارد زندگی زندگیم شد که باورم نمیشه انقدر شبیه به آدم ایده آل منه . من فکر میکردم به خوم نزدیک هستم الان میفهمم خود حقیقی و رابطه باهاش یعنی چی . بابت تمام دستاوردام خیلی خوشحالم و خدارو شکر میکنم که حال خوبی دارم . مرسی بابت دوره های خوبتون
    پاسخ
    -0
    انصراف

    a b 22 آبان 98
    سلام خانم هروی عزیزم . زندگی من واقعا تغییرات زیادی کرده . من قبلا دست به هرکاری میزدم نمیشد الان دست به هر کاری میزنم به شکل معجزه آسایی درست میشه . روابطم طوری شده که همه فوق العاده باهام خوبن و همه اطرافیانم در جهت خواسته های من هستن و بهم کمک میکنند. من امروز خیلی خوشحالم و از زندگیم لذت میبرم و آرامشی و بدست اوردم که توی زندگیم هیچوقت نداشتم چون من از بچه گی خیلی عصبی بودم . بابت تک تک زحماتتون ممنونم از شما
    پاسخ
    -0
    انصراف

    😇 22 آبان 98
    سلام خانم هروی عزیزم . من در شرایط بسیار بدی بودم و دوره ها رو با گریه تهیه کردم ولی ۸ روز بعد که تمرینات رو انجام دادم نتیجه اش و دیدم . من اعتیاد داشتم و همیشه دچار وسوسه بودم و حال بد بودم و توی چرخه روابطی گیر کرده بودم که به شدت شبیه هم بودن و به یک شکل به من آسیب میزدن اما حالا من امروز حالم خوبه و با وجود شرایط سخت زندگی، حال دلم خوبه و با گوش دادن به دوره ها و استفاده از آموزش های شما پاسخ سوالاتم و گرفتم . ازتون بسیار ممنونم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    👸 19 آبان 98
    خانم هروی من همیشه فکر میکردم خیلی زشتم ونمیتونستم توی جمع هاباشم چون بخاطر یه مشکل مادرزاد که یه انحراف چشمی بود میترسیدم کسی به چشم های من نگاه کنه ولی سایه هام و پذیرفتم وبا جذابیت درونی که پیدا کردم، شاید باورتون نشه ولی الان چندین نفر به من میگن چقدر چشم های گیرایی داری و من الان زیباترین چشم های دنیا رو دارم.الان هر چی که میخوام همون برام اتفاق میوفته. من الان واقعا خودمم و حالم خوبه و خیلی آرومم و من با وجود زندگی بسیار سختی که داشتم اما الان از زندگیم خیلی راضی هستم و بابت این ها از شما ممنونم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    😎 28 مهر 98
    من به دلیل کم بودن عزت نفسم،مدام دنبال توجه بودم، هیچ محبتی منو سیر نمیکرد هرچی به من توجه میکرد برای من کافی نبود من قدردان نبودم.حال بسیار بدی داشتم،اعتماد بنفسم خیلی کم بود از خودم اصلا راضی نبودم به همین دلیل از رابطه ام هم راضی نبودم .کم کم دیدم داره از من دور میشه و توجه اش به من کمتر میشد و این بیشتر به حس بی ارزشی درونم دامن میزد ، و منو دیوونه میکرد .احساس قربانی بودن شدید داشتم و همه رو مقصر میدونستم اگه یک ساعت دیر جواب منو میداد زمین و زمان و بهم میریختم.تا جایی که اون به من گفت منو با این رفتارات از خودت سرد نکن این حرفها باعث شد من دوره ها رو شروع کنم .من بعد از دوره ها از این رو به اون رو شدم فهمیدم همه چیز دست خودم بوده و من همه چیزو خودم از خودم دریغ کرده بودم .الان بعد ۴ماه اونقدر رابطه ما خوب شده که به من میگه دلیل برنگشتن بیماری من فقط ارامش تو بوده و این حال منو خوب میکرد و دوست دارم همیشه اینطوری باشی من واقعا از ارتباط با تو لذت میبرم
    پاسخ
    -0
    انصراف

    2 تير 98
    سلام من كدوم پك رو بايد اول بخرم راهنمايي كنيد ممنون
    پاسخ
    -0
    انصراف

    hana 27 فروردين 98
    خیلی دوس دارم از عزت نفس تا اعتماد به نفس تهیه کنم هنوز نتونستم پولشو جور کنم خداکنه جور بشه خیلی احتیاج دارم😔
    پاسخ
    -4
    انصراف

    فهیمه 17 اسفند 97
    سلام خانم هروی عزیز من چند روزه یه چیزی تو ذهنمه و دلم میخواست بگم... من دوره های جذابیت درونی عزت نفس و اعتماد به نفس رو گرفتم و داشتم با علاقه و امید زیاد گوش میکردم اما وقتی تو یکی از جلسه های عزت نفس گفتید الان نباید منتظر نتیجه باشید چون باید سالیان سال با این افکار جدید زندگی کنید تا اثرش رو توی زندگیتون ببینید حالم گرفته شد چون احساس میکنم سالهای طلایی زندگیم رو از دست دادم من ۳۰ سالمه و الان خیلی نیاز به تغییر دارم تو زندگیم قبل از اینکه دیر بشه و فایده زیادی نداشته باشه ...کاش زود تر با شما آشنا میشدم
    پاسخ
    -8
    انصراف
    طاهره 16 مهر 98
    سلام دوست عزیزم منم مثه شما ۳۰ سالمه .به نظر من شما الان لازم بوده و وقتش بوده که به این سفر دعوت بشید خودتون بخواید اراده کنید باز هم میتونید فرصت های زیادی رو به زندگیتون بیاریدناامید نباشید هیچوقت به خدا اعتما کنید
    -1

    Minoo 5 بهمن 97
    عالی صداری آرامش بخش امید به زندگی
    پاسخ
    -1
    انصراف

    مریم 30 دی 97
    سلام .یه سوال داشتم . آیا این دوره قسمت اول از دوره اعتماد به نفس تا عزت نفس درونیِ ؟
    پاسخ
    -1
    انصراف
    صبا بهرامی 19 تير 98
    سلام دوره سایه ها و وابستگی عاطفی رو میخوام
    -2
    مدیر سایت 29 بهمن 97
    سلام و درود دوره از عزت نفس تا اعتماد به نفس دو ترم هست. که این ترم اولش هست. ترم دومش رو هم می‌تونید جداگانه سفارش بدین. همچنین می‌تونید کل دوره عزت نفس تا اعتماد به نفس که دو ترم هست رو هم به صورت کامل سفارش بدین. توی قسمت دوره‌های آموزشی بالای سایت این امکان وجود داره.
    -6

    captcha
    پشتیبانی