من دانشجوی رشته روانشناسی هستم

پیش روانش های زیادی رفتم و دارو درمانی میکردم
مدت زمان خیلی کمی هست که دوره رو شروع کردم و واقعا احساس میکنم زندگی من متحول شده و خیلی خیلی آرامش دارم
باهم گوش بدیم

"کلا یه آدم دیگه شدم"

 کلا یه آدم دیگه شدم دستاورد خاصی نیست؟
بچه ها این کمال گرایی هاتون باعث میشه درونا خودتون رو بی ارزش کنید یا به اندازه کافی نتونید دستاوردهای خودتون رو ببینید  این تو بتونی حتی یکم تغییر جهت بدی توی این زندگی امروز این یعنی خیلی و اگر تونستی بیشتر این کارو بکنی عالیه 
 منِ امروز =》 وقایع، روابط همیشگی 
منِ جدید =》 به اندازه ای که تغییر ایجاد کردی روابط وضعیت مالی و... تغییر میکند

با یک وابستگی ناسالم که به فوت اون فرد منجر شد

من به قهقرا رفتم؛ به پوچی رسیدم 
من دستاورد های مادی خیلی زیادی داشتم ولی امروز میخوام از رابطه فوق العاده ای که با جهان هستی دارم بگم و اینکه من دارم در راهِ کار اصلی زندگیم گام برمیدارم
داستان منو گوش بده شاید بهت کمک کنه

من هرکاری میشد تو رابطه ام کردم...

من هر کاری توی رابطه ام میکردم تا طرف نره و اونقدر محبت میکردم تا طرف خفه بشه، از حق خودم میگذشتم

دو سال افسردگی شدید داشتم،من یه سری چیزها توی زندگیم طلسم شده بود و خودم جلو اتفاقات خوب زندگیم رو گرفته بودم 
من اول قصد شرکت در دوره ها رو نداشتم یکی از دوستانم به من گفت این دوره ها رو بگیر شاید تغییری در زندگیت ایجاد شد 
من هر روز دارم توانایی های جدید توی خودم کشف میکنم؛ دیگه از هیچی ناراحت نیستم میفهمم چرا بعضی اتفاقات افتاد.. 
من تا دو ماه پیش اصلا آینده ام رو روشن نمیدیم
فهم منو گوش کن شاید بهت کمک کنه

من در دوره بسیار بدی از زندگیم بودم!!! 

من در دوره بسیار بدی از زندگیم بودم به چیزهایی اعتیاد داشتم که فکر نمیکردم هیچ وقت بتونم ترکش کنم، آرزوم بود که بتونم، ولی به کمک دوره ها و با کمک دستاوردهای بچه ها تونستم ترکش کنم 
داستانمو گوش بده یک دریچه جدید به زندگی من باز شد

زندگی من از این رو به اون رو شد

وقتی که چشم هام رو باز کردم و گوش هام رو باز کردم.
اتفاقای خیلی خیلی خوبی توی زندگی من افتاد

من الان بهترین حال دنیا رو دارم

من دیگه آدم عصبی قبل که سریع واکنش نشون میداد نیستم 
من توی این مدت خیلی دستاورد داشتم 
همه چیز داره اونجوری برام‌پیش میاد که واقعا میخوام 
من دیگه اصلا اجازه نمیدم کسی حالم و بدکنه

من جواب خیلی "چرا" هام رو گرفتم

همیشه میگفتم خدایا چرا این اتفاق برای من افتاد؟ چرا این شکست و خوردم؟ چرا منو رها کرد؟ 
اون فردی که رفته بود بارها و بارها برگشت و از مهر ماه داره پیام میده که فقط یک بار منو ببینه ولی من امروز فهمیدم که فردِ مناسب من اون نیست
من قبلا اصلا نمیدونستم توی زندگیم چی میخوام ولی امروز اینو میدونم و خیلی با اقتدار شدم

اولین قدمی که برداشتم

برخلاف میل باطنیم با فردی که فهمیدم هم مدار من نیست، رابطه ام را تمام کردم؛ بعد از مدتی آدمی وارد زندگی من شد که هم مدار هم هستیم و ما باهم قرار ازدواج گذاشتیم 
من دیگه ترس ازدست دادن ندارم، من روی ترس هام کار کردم و به ترس هام غلبه کردم
من اضطراب شدید داشتم الان دیگه یادم رفته اون اضطراب چطوری بود الان خیلی آرامش دارم 
دوستان عزیزم لطفا به یک بار گوش دادن این ویس ها بسنده نکنین،منم فراز و فرود داشتم لطفا نا امید نشید 
من الان از زندگیم خیلی راضی هستم